طلایه دار

کشک چی؟پشم چی؟

روزی مردی بالای درخت چناری رفته بود.ناگهان باد تندی وزید.مرد به وحشت افتاد و گفت:بار پروردگارا،اگر از این درخت سالم پایین بیایم تمام گوسفند هایم را نذرت می کنم.از قضا باد لحظه ای آرام شد.مرد چند شاخه پایین تر آمد و گفت:خدایا!فقط پشم گوسفند ها را می دهم. باز هم باد آرام تر شد و مرد چند شاخه دیگر پایین آمد و دید چیزی نمانده که به زمین برسد.این بار گفت:خدایا!کشک گوسفند ها را میدهم.سرانجام باد از حرکت ایستاد و مرد گفت:پشم چیه؟از درخت پایین آمد و شاد و خندان گفت:کشک چیه؟

وقتی کسی بخواهد چیزی را انکار کند و خود را کاملا از آن بی خبر نشان دهد از این مثل استفاده می کند  

شنبه 3 تير 1391برچسب:ضرب المثل,مثل آباد, :: 9:54 :: نويسنده : قطره از دریا

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 19 صفحه بعد

درباره وبلاگ

سلام و خیرمقدم به شما روز،ساعت،دقیقه و ثانیه هاتون آسمانی و طلایی.به وبلاگ من خوش آمدید امیدوارم با مطالب وبلاگم این لحظاتی رو که مهمان من هستید بتوانم با جرعه ای انرژی مثبت و آرامش از نگاه های مهربانتان پذیرایی کنم با احترام
نويسندگان


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 33
بازدید دیروز : 67
بازدید هفته : 555
بازدید ماه : 738
بازدید کل : 209306
تعداد مطالب : 188
تعداد نظرات : 54
تعداد آنلاین : 1

مرجع کد اهنگ


کد متحرک کردن عنوان وب